فرانک امرایی: منبع مطالب من جی پنجه !!!!

ترم اول دانشگاه بودم حقوق مدنی یک ، جلسه اول بود و کل دانشجو ها مثل بچه های کلاس اول دبستان سر ذوق بودند استاد چند قدمی توی کلاس برداشت و گفت شما ها هیچی نیستید خیال برتون داشته که رشته حقوق کلاس داره ،‌من بهتون بگم همه شما یه مشت آدم بی سوادید که هیچی نمی دونید تازه که فارغ التحصیل می شید می بینید ای دل غافل این همه کتاب هست که من بلد نیستم .کل کلاس شوکه شدند جلسه اول دانشگاه و این همه حال گیری ؟ بعد هم کتابش رو باز کرد و گفت می خواید بهتون ثابت کنم مثلاً اصلاً شما می دونید ضالّه چیه ؟ نمی دونید دیگه ؟ سکوتی کلاس رو پر کرد و من ناخودآگاه بدون اینکه اجازه صحبت کردن بگیرم گفتم : ضاله حیوان گمشده است و لقطه مال گمشده و لقیط طفلی است که بر سر معابر بگذارند تا دیگران بردارند … استاد با تمام تعجب از بالای عینکش نگاه کرد به من و با لبخند ناباورانش گفت تو ..تو.. اینا رو از کجا می دونی ؟ کل کلاس که همه به سمت من سرهاشونو خم خم کرده بودند و همچنین استاد همه منتظر پاسخ من بودن و من به راحتی گفتم: “نمی دونم” !!!! صدای خنده مثل یه بمب سکوت کلاس رو منفجر کرد !‌استاد گفت یعنی چه ؟ مسخره کردی !جواب درست میدی اونم این جور طبقه بندی شده نمی دونی از کجا می دونی ؟ گفتم نه فقط به ذهنم وارد شد همین !
اون روز هیچ کس حرف من رو باور نکرد آخه جالبه خودم هم باورم نمی شد که چطور ممکنه من اینجوری جواب بدم و منبع پاسخ رو ندونم چیه ؟ ! شب که رسیدم خونه خیلی فکرم مشغول بود بعد از شام سری به جعبه جی پنجم زدم همینطور که داشتم جی برگها رو مرور می کردم یه دفعه یه جرقه ای به ذهنم زد و گفتم فهمیدم از کجاست؟ منبع من جی پنجه !!! از خوشحالی نمی دونستم باید چکار کنم ذهن من درست مثل یه کامپیوتر شاید بالاتر عمل کرده بود من قبلاً لقمه های کوچولو رو بهش معرفی کردم و درست جایی که بهش نیاز داشتم نه تنها جواب سوالم رو داد بلکه همه آنچه که در معنا شبیه اون بود رو ریخت رو دایره ….

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد